دسته : -پژوهش های دانشگاهی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 26 KB
تعداد صفحات : 35
بازدیدها : 404
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 5000 تومان
خرید این فایلمقاله وضعیت حقوقی ـ فقهی رایانه در ایران
اشاره
رشد استفاده از رایانه در ایران و به كارگیری آن در فرایندهای مختلف آموزش،صنعت، نشر و پژوهش، مسائل حقوقی نوظهوری را در پی داشت. این مسائل ضرورتاً باید در دستگاه فقهی و حقوقی ایران تحلیل و قوانین مناسب با آنها تصویب گردد.
بررسیهای نظری پژوهشگران فقه و حقوق، بستر سازی برای دستیابی به قوانین كارآمد است. این مقاله تلاش دارد براساس نیازهای روز و مسائل نوظهور، متون فقهی و آراء فقیهان را بررسی كند.
حقوق رایانه دارای طیفی گسترده و موضوعاتی گوناگون است؛ امّا از آنجایی كه بسیاری از فروعات این حقوق (بر خلاف كشورهای پیشرفتة صنعتی), تناسب چندانی با ساختار اقتصادی و اجتماعی كنونی ایران ندارند, طبعاً در تاریخچة قانونگذاری حقوق رایانه ایران, نمیتوانند دارای منزلت و جایگاه ویژهای باشند. بهعنوان نمونه, گرچه در انگلستان برای حمایت از برخی از ابعاد سختافزاری رایانه, قانونی تحت عنوان حمایت از تراشههای نیمه هادی تصویب شده است, اما به دلیل عدم آمادگی صنعت ایران بر تولید چنین محصولاتی در حجم انبوه, نمیتوان از قانونگذار ایرانی انتظار تدوین چنین قوانینی را داشت. به طور كلی میتوان گفت كه از بین دو جنبة سختافزاری و نرمافزاری رایانه, بُعد نرمافزاری آن در ایران دارای اهمیت خاصی بوده و كاربردهای فراوانی در صنعت ایران طی بیش از یك دهه ورود آن به كشور داشته است. به همین جهت از میان ابعاد حقوق رایانه, بُعد حقوق نرمافزار در ایران مورد توجه نسبی قانونگذاران ایران قرار گرفته است؛ از اینرو در این گفتار بیشتر به تاریخچة زیرشاخة حقوق نرمافزار خواهیم پرداخت.
گرچه رایانه در اواخر دهة 1350 وارد ایران شد, اما رشد این پدیده در ایران از اواخر دهة 60 آغاز گردید. در ابتدای كار, این پدیده در نظام حقوقی ایران تأثیر چندانی نداشت, اما پس از تأسیس شركتهای نرمافزاری در ایران و گذشت چند سال از فعالیت آن شركتها, با طرح اولین دعوای نرمافزاری در دادگاههای ایران در سال 1372 به یكباره توجه حقوقدانان و قاضیان به این پدیده جلب شد و پرسشها و ابهامات حقوقی جدیدی در این عرصه پدیدار گشت. نخستین و مهمترین پرسشی كه در این زمینه مطرح شد, دربارة ماهیت و جایگاه حقوقی نرمافزار بود. به بیانی دیگر, آیا نرمافزار اساساً به عنوان یك اثر ادبی و هنری شناخته میشود و یا یك اثر صرفاً صنعتی است؟ یا آیا نرمافزار دارای شرایط حق تكثیر و كپیرایت است یا شرایط اختراعپذیری؟ علاوه بر این, اصولاً چه حقوقی بر سازندة نرمافزار قابل تصور است؟ آیا ارتكاب اعمال در دایرة امور نرمافزاری میتوانند مسئولیتهای مدنی یا جزایی را به دنبال داشته باشند؟ به طور كلی محور اساسی پرسشهای فوق به این مسئله بازمیگشت كه نرمافزار اصولاً تحت چه قانونی حمایت شدنی است؛ قانون حمایت از آثار ادبی و هنری, قانون حمایت از اختراعات صنعتی و یا اینكه بایستی اساساً تحت یك قانون جدید و مخصوص مورد حمایت قرار گیرد؟ در دهة 1370, برخی از حقوقدانان با استناد به دلایلی, نرمافزار را به عنوان اثری ادبی تلقی كرده و آن را تحت قانون حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب سال 1348 میدانستند.
مشكلات شمول نرمافزار تحت قانون 1348 (قانون حق تكثیر آثار ادبی و هنری)
1. گرچه كدهای نوشته شده به زبانهای سطح بالا, شباهتهای فراوانی به زبان طبیعی داشته و از جهاتی شبیه محتویات یك كتاب است و از این جهت مانند اثر ادبی, قابلیت این را دارد كه تحت قانون مزبور قرار گیرد, امّا همانگونهكه بیان شد, نرمافزار تنها شامل كدهای نوشته شده نیست؛ بلكه نرمافزار در واقع توسط كدهای ماشین (دستورات متشكل از صفر و یكها) اجرا میشود. بنا بر این حتی اگر كدهای اصلی نرمافزاری را به عنوان اثر ادبی تلقی كنیم, باز هم نمیتواند این قانون به طور جامع تمامی مصادیق نرمافزار را پوشش دهد
2. در زمان تصویب قانون مزبور, نرمافزار وجود خارجی نداشته تا مورد نظر قانونگذار باشد, از اینرو تعیین مجازاتها متناسب با موضوعات انفورماتیكی نیست.
3. افزون بر آن, بر اساس اصل «قانونی بودن جرم و مجازات», جرایم نرمافزاری باید دارای عنصر قانونی باشند تا قابل مجازات شوند. به همین دلیل تا در قانون به جرم نرمافزاری تصریح نشود, امكان مجازات متخلفین وجود ندارد و این در حالی است كه این قانون, هیچگونه تصریحی به نرمافزار ندارد.
مشكلات مربوط به اختراعپذیری نرمافزار طبق قانون سال 1310
4. عدم صراحت در نص قانون مزبور, به شمول پدیدههای نرمافزاری به رغم اهمیت قابل توجه این صنعت, قاضیان دادگاهها را در انطباق آن بر نرمافزار دچار تردید كرده بود.
5. در این قانون, مرجع فنی تخصصی جهت تشخیص نوع و طبقهبندی این دسته از محصولات, نامشخص بوده و هیچكدام از مراجع فعلی مذكور در قانون بالا, به دلیل عدم صلاحیت فنیشان نمیتوانستند مرجع مناسبی برای ثبت اختراعات نرمافزاری به شمار آیند.
هشت راهحل برای اثبات شرعی حقوق رایانه
همانگونه كه گذشت, حقوق رایانه دارای ابعاد مختلفی است كه از مهمترین آنها, بُعد مالكیت معنوی آن است. گرچه موضوع بخش دوم این نوشته, دربارة مسئولیتهای حقوقی ناشی از عیوب نرمافزاری است, امّا همانگونه كه خواهیم دید, یكی از عیوب نرمافزاری, عیب حقوقی است و ثبوت این عیب, متوقف بر پذیرش حق كپی یا حق مؤلف است كه از مظاهر حقوق مالكیت فكری است. از سوی دیگر, همانگونه كه در بحثهای پیشین گذشت, یكی از مهمترین موانع توسعة حقوق رایانه در ایران, وجود ابهامات فراوان در ابعاد مختلف فقهی ـ حقوقی آن, به ویژه عدم تنقیح مبانی فقهی آن است. از این رو مناسب دیدیم كه در این مبحث, بر روی مبانی فقهی حقوق مالكیتهای فكری متمركز شده, به طور ریشهای راهكارهایی را كه ممكن است به وسیلة آنها این حقوق اعتبار شرعی یابند, نقد و بررسی كنیم.
با توجه به پیآمدها و بررسیهای انجام شده, در فقه اسلامی برای اثبات حقوق مالكیت معنوی دستكم هشت راهحل قابل تصور است. در توضیح اجمالی این راه حلها بایستی گفت كه یك راه حل با استفاده از مبانی اهل سنت, یك راهحل با استفاده از مبانی حكومتی ولایت فقیه و سایر راهها بر اساس قواعد و اصول موجود در فقه شیعه صورت یافتهاند.
1. تمسك به قاعدة مصالح مرسله:یكی از پژوهشگران معاصر, برای اعتبار بخشیدن به حق مالكیت فكری, به قاعدة مصالح مرسله تمسك نموده است. این قاعده را برخی از معاصرین اینگونه تعریف كردهاند:
«مصلحه مرسله از نظر لغوی به معنای منفعت معقول است و در اصطلاح اصولیین, عبارت از حكمی است كه منطبق با اهداف و اغراض شرعی بوده, اما هیچ دلیل خاص معتبر شرعی از اخبار نسبت به اعتبار یا بیاعتباری آن وجود ندارد؛ مانند مصلحتی كه صحابة پیامبر در جمع كردن قرآن در ابتدای زمان حكومت خلفای راشدین دیدند. مصالح معتبره در یك تقسیمبندی به سه نوع: ضروریات, مثل احكام جهاد؛ حاجیات, مثل احكام مربوط به انواع معاملات؛ و تحسینات, مانند احكام مربوط به پوشیدن لباس تمیز و پاكیزه تقسیم میشود.»
این مبنا, در حقوق كشورهای اسلامی كه به فتاوای اهل سنت توجه میشود, ممكن است كارساز باشد, اما از آنجایی كه این قاعده جایگاهی در فقه شیعه ندارد و حقوق ایران نیز بر اساس مبانی مشهور فقهای شیعه تدوین یافته است, این طریق نمیتواند مبنای مناسبی بر حقوق مالكیت فكری در حقوق ایران به شمار آید.
2. مبنای ولایت فقیه:عدهای از فقیهان معاصر, با توسعه دادن در مبنای ولایت فقیه, اختیارات گستردهای را برای فقیه قائل شدهاند. قانون اساسی ایران نیز پس از انقلاب بر مبنای ولایت فقیه شكل گرفته است. برای كسانی كه این مبنا را اختیار نمودهاند, این اصل توانسته است راهگشای بسیاری از مشكلات حقوقی, به ویژه در دایرة امور حكومتی باشد.
خرید و دانلود آنی فایل